چرا تشنج آفريني مرزي بوجود ميآيد؟
محمد اسحاق فياض محمد اسحاق فياض

درگيري مرزي ميان نيروهاي افغاني و پاكستاني طي سه روز اخير، بار ديگر تنش سياسي ميان دو كشور را افزايش داده است، قرار گزارش هاي خبري در گيري زماني در ولايت پكتيا ميان نيروهاي مرزي دو كشور آغاز شد كه نيروهاي مرزي پاكستان تلاش داشتند تامناطق مرتفعی بين مرز دوكشوررا در ولسوالی جاجی ولایت پکتیا به  اشغال خود در آورند ولي با واكنش نيروهاي مرز افغانستان مواجه گرديد. اين در گيري صبح روز یکشنبه 13 مي آغاز گرديد. نيروهاي پاكستاني وقتي با مقاومت نيروهاي افغاني مواجه شدند، چند منطقه مسکونی را در جاجی زیر آتش توپخانه قرار  داد كه در نتيجه اين آتش باري ها  13 نفر از اتباع افغاني جان باختند. كشته شدگان ۶ سرباز پولیس مرزي و ۷ غیرنظامی افغان مي باشند كه جنازه چند كودك نيز در ميان آنان ديده مي شود و ۲۸ تن دیگر از نيروهاي پوليس و افراد ملكي نیز مجروح شده اند.

 هر چند كه اين اولين در گيري مرزي ميان دو كشور نيست و طي چند سال گذشته چند بار نيرو هاي دوكشور به سوي يك ديگر آتش گشوده ند، اما در گيري مرزي اخير خونين ترين اتفاقي است طي چند سال گذشته ميان نيروهاي مرزي دو كشور رخ داده و هنوز هم ادامه دارد، زيرا نيروهاي پاكستاني هيئت تحقيق و مذاكره كننده افغاني و ناتو را مورد هدف قرار داد و يكي از سربازان ناتو را كشتند. اين در حالي بود كه اين هيئت به منظور كاهش تنش ها و در گيري هاي مرزي ميان دوكشور وارد خاك پاكستان شده بودند تا با مقامات پاكستاني گفتگو كنند، اما هنگام بيرون آمدن از جلسه، هدف رگبار يك سرباز پاكستاني قرار گرفت كه در نتيجه  يك سرباز ناتو كشته شد و چند نفر ديگر زخمي گرديدند.

  اين رويداد نظامي قطعا يك درگيري غيرعمدي و يا تيراندازي خودسرانه ميان دو سرباز مرزي نبوده است، بلكه درگيري بوده كه با طرح و برنامه از پيش تعيين شده آغاز گرديده است. باآن كه تا كنون چند بار تيراندازي ميان نيروهاي دوطرف رخ داده است اما دولت افغانستان و يا پاكستان هيچ گاه متوسل به سازمان ملل براي حل اين مسئله نشده بود، و لي اين بار قضيه ازدرگيري معمولي و بي اهميت فراتر رفته است، دراين در گيري ساعت ها آتش باري از سوي نيروهاي پاكستاني بالاي مناطق مسكوني خاك افغانستان ادامه پيدا كرد و دولت افغانستان در واكنش به اين رويداد نامه اعتراض آميزبه دبير كل سازمان ملل فرستاده است و نيز ازنيروهاي ناتو خواسته است تا در اين زمينه به كمك افغانستان بشتابد.

اكنون اين سئوال مطرح مي شود كه هدف پاكستان از تشنج آفريني هاي مرزي چيست وچرا مقامات اسلام آباد هراز گاهي روابط خود را با كابل تيره و تار مي سازد؟

براي روشن شدن اين سئوال ماهيت در گيري و حوادثي كه در آن رخ داده است، مي تواند كمك بزرگي براي روشن شدن اين سئوال باشد. افغانستان و پاكستان اختلافات مرزي طولاني به نام خط ديورند دارند، خطي كه دهها سال تنش سياسي را ميان دو كشور سبب شده است، يكي از انگيزه  هاي حمايت از طالبان و ادامه بحران در جنوب كشور معضله خط ديورند مي باشد، پاكستان به بهانه كنترول تردد نيروهاي طالبان از مرز دوكشور طرح كشيدن سيم خار دار را ريخت، اين طرح روي دو هدف از سوي پاكستان دنبال گرديد، يكي اينكه موقعيت خود را به بنحوي براين خط مرزي تثبيت نمايد، دوم اينكه اين طرح را در برابر طرح جرگه امن منطقه اي كه از سوي افغانستان حمايت مي شود براي جهانيان ارايه بدهد. پاكستان در ادامه حصاركشي توسط سيم خاردار، سعي كرد در فرصت هاي مناسب از نقطه صفر مرزي عبور كرده و حصار هاي سيم خاردار را در خاك افغانستان كار گزاري نمايد، اين تلاش ها حدود يك  ماه پيش منجر به در گيري بين نيروهاي مرزي پاكستان و افغانستان گرديد، اين بار پاكستان درراستاي همين هدف سعي كرد تا از غفلت نيروهاي مرزي افغاني استفاده نموده، ارتفاعات مهمي را كه از نظر نظامي و امنيت مرزي اهميت زيادي دارد، به تصرف خود در آورده و در آن پوسته حفاظت مرزي شان را مستقر نمايند كه با واكنش مرزبانان افغاني قرار گرفت و نيروهاي پاكستاني در برابر اين ناكامي مناطق مسكوني افغانستان را هدف آتشباري گلوله هاي توپ قرار داد.

دومين هدفي كه از تشنج آفريني اخير مي توان بدست آورد و از روند وقوع اين حوادث مي توان آن را تجزيه و تحليل كرد، اين است كه نيروهاي مرزي پاكستان با طالبان همكاري دارند و يا لااقل از تفكرات  تروريستي طالباني برخوردارند، درحالي كه هيئت افغاني با چند تن از نيروهاي ناتوبراي مذاكره وارد خاك پاكستان شده بود پس از انجام مذاكره هنگام بازگشت، يكي يا بيشتراز نيروهاي پاكستاني به طرف آنان تيراندازي مي كنند كه در نتيجه يك سرباز ناتو كشته و چند نفر ديگر زخمي مي گردند.اگر اين عمل را دليل براي همكاري نيروهاي مرزي پاكستان به شمار نيارويم، اين نتيجه به آساني بدست خواهد آمد كه نيروهاي مرزي پاكستان از تفكرات طالباني برخوردارند و سرباز ناتو را براساس همان ذهنيت تفكر طالباني كشته است، وگرنه در هيچ عرفي هيئت صلح و مذاكره كننده را مورد هدف قرار نمي دهند، جز نيروهاي تروريستي و طالبان. از قراين چنين بر مي آيد كه  سرباز پاكستاني بر اساس ذهنيت افراطي كه داشته است به عنوان يك وجيبه ديني سرباز ناتو را هدف قرار داده است و دليل ديگري براي اين حمله نمي توان جست.براين اساس وقتي سربازان پاكستاني با اين ذهنيت حافظان مرزي ميان پاكستان وافغانستان هستند، چگونه  مي توان باور كرد كه اين نيروها  با گروههاي مسلح طالبان همكاري ندارند و مانع ورد نيروهاي مسلح طالبان از داخل پاكستان به افغانستان مي گردد؟ زيرا آنان با طالبان همفكرند و كشتن نيروهاي دولتي افغانستان و ناتو را جايز مي دانند.

حمله سرباز پاكستاني به سرباز ناتو نشان مي دهد كه تفكرات طالباني چگونه حتي در ميان نظاميان پاكستاني نفوذ كرده است و اين روند روبه رشد از اين نوع از تفكر در سراسر پاكستان ادامه دارد و بي جهت نيست كه كارشناسان به اين عقيده اند كه  دولت پاكستان در برابر روند روبرشد تفكر طالباني در داخل اين كشور عاجز مانده است و كنترول افراطيت مذهبي از اختيار اين دولت خارج شده است.

 سومين هدفي كه مي توان از اين درگيري جستجو كرد، نزديك شدن جرگه امن منطقه اي است، هر چند كه اين جرگه در طول يك سال فراز و فرود هاي زيادي را طي كرده و با تمام كارشكني هاي كه در اين راستا صورت گرفته است، سرانجام تلاش ها در راستاي برگزاري اين اين جرگه به مرحله رسيده بود كه انتظار مي رفت، به زودي برگزارشود.اما پاكستان با ايجاد اين درگيري سعي كرد لااقل از نتايج مثبت آن جلو گيري نمايد. زيرا طبيعي است برگزاري جرگه امن منطقه اي زماني مي تواند به يك نتيجه مطلوب برسد كه فضاي سياسي ميان دو كشور كاملا آرام باشد و اين اجلاس بدور از هرنوع تشنج آفريبني برگزار گردد. در حالي كه پاكستان پيش ازپيش سعي مي كند با تشنج آفريني و برهم زدن آرامش در منطقه، از دستيابي به يك نتيجه مطلوب در اين جرگه جلوگيري نمايد.     

 

 


May 20th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات